بیع شرط
در این راستا، به معنای اجازه دادن به طرفهای یک قرارداد که در صورت بروز
یک شرایط خاص، قرارداد مورد نظر به طور خودکار فسخ گردد، میباشد.
استفاده از بیع شرط
یکی از موارد متداول استفاده از آن در حوزه حقوق ملکی و امور ملکی است.
به عنوان مثال، در قراردادهای خرید و فروش ملک، شرایط مختلفی ممکن است
تعیین شود که در صورت بروز یک واقعه یا شرایط خاص، قرارداد به طور خودکار ابطال
شود. این ممکن است شامل عدم پرداخت به موقع مبلغ خرید، عدم انجام تعهدات
قراردادی یکی از طرفین، یا حتی بروز حوادث غیرقابل پیشبینی مانند حوادث طبیعی
یا تغییرات قوانین ملکی باشد.
یکی از مزایای استفاده از آن در قراردادها، جلوگیری از پیچیدگیها و هزینههای
اضافی در صورت بروز وقایع غیرمنتظره است. این اجازه به طرفین میدهد تا در شرایط
خاص، بدون نیاز به رفتار در دادگاه یا انجام مراحل طولانی فسخ قرارداد را انجام دهند.
بیع شرط نیز در قراردادهای تجاری و تجارت بینالمللی به طور گستردهای استفاده
میشود. در مواردی که شرایط بازار یا شرایط تجاری متغیر هستند، امکان دارد طرفین
بخواهند تا با تغییرات شرایط خاص، از قرارداد فسخ شود یا به شکلی دیگر تطابق یابد.
این امکان باعث انعطافپذیری بیشتر در معاملات تجاری میشود و به طرفین این امکان
را میدهد تا به سرعت واکنش نشان دهند و قرارداد را بهروزرسانی کنند.
در همه حالات، نیاز به صراحت و دقت در تعریف شرایط و وقایع مختلف دارد.
بیع شرط یک ابزار حقوقی است
در عقد خریدو فروش که در فقه و حقوق به ان بیع می گویند طرفین میتوانند شرطی
را امضا نمایند که عملا به سود فروشنده که در اصطلاح بایع گفته می شود ! طبق
این شرط بایع حق دارد در مدت معینی مثلا یک روز – سه روز – یک ماه تمام مثل ثمن
یعنی همان مقدار پولی که بایت فروش از مشتری گرفته را به مشتری استرداد کند
و در عوض بتواند نسبت به کل مبیع عقد را فسخ کند و یا انکه این شرط را جزئی کند
یعنی با استرداد جزئی از ثمن نسبت به بعض یا تمام معامله داشته باشد.
مستند آن در ماده 458 قانون مدنی است .