سایر مقالات حقوقی و کیفری, وکیل پرونده های کیفری

وکیل پرونده های کیفری

وکیل پرونده های کیفری

وکیل پرونده های کیفری

چه یژگی هایی دارد ؟ چگونه یک وکیل در پرونده های کیفری انتخاب کنم.؟

برای این که به این سوال پاسخ دهیم در بدو امر بهتر است ببینیم دعوی کیفری چه دعوایی ست

و تفاوت ان با دعوای حقوقی چیست ؟

دعوی کیفری و حقوقی و تفاوت انها به زبان ساده :

در قانون مجازات جرم تعریف شده است جرم هرگونه

فعل یا ترک فعلی ست که قانون برای ان مجازات تعیین

کرده است که میتواند از نوع شلاق ، حبس ، اعدام ، تبعید ، جریمه نقدی و امثال ان باشد . ملاک تشخیص

دعوی کیفری ، جرم بودن عملی است که دعوی به خاطر ان طرح گردیده ست درواقع اگر عملی که قصد

طرح دعوی بابت ان وجود دارد از نوعی باشد که در قانون برای ان نوعی از مجازات شلاق ، حبس ، اعدام

و جزای نقدی و شبیه ان تعیین شده باشد دعوی کیفری ست و اگر موضوع دعوی اختلافی باشد که قانون

برای ان مجازاتی در نظر نگرفته باشد از نوع غیرکیفری ست .

اگر بخواهیم مثال بزنیم میتوانیم به سرقت اشاره کنیم در دعوی سرقت مجازات شلاق و حبس در انتظار

سارق می باشد که مجازات تعیین شده توسط قانون است

کلاهبرداری و خیانت درامانت جرمی است که قانون برای مرتکب ان مجازات حبس پیش بینی کرده است

فروش مال غیر ، انتقال مال غیر جرایمی در حکم کلاهبرداری محسوب میشوند و قانون مجازات کلاهبرداری

را برانها نیز بار نموده است

جرایم توهین ، تهمت ، افترا  از نوع شلاق و جزای نقدی غالبا حکم میشود و از جرایم جنسی مانند  زنا ،

لواط ، مساحقه بسته به سطح شدت ارتکابی از شلاق تا مرگ حکم میشود

اما دعاوی حقوقی از دسته دعاوی هستند که مجازاتی وجود ندارد  مثلا در مورد طلاق قرار نیست کسی

مجازات نشود در قانون عمل طلاق جرم محسوب نشده و بابت ان مجازاتی تعیین نشده پس دعوی طلاق

یک دعوی غیرکیفری ست ، مثال دیگر اگر مستاجری در منزل موجر بنشیند و در پایان قرارداد ان جا را ترک

نکند نمیتوان برای وی مجازات شلاق یا حبس تعیین کرد زیرا عمل وی جرم نیست و در قانون به عنوان جرم

از عمل مستاجر نام برده نشده است اما میتوان مستاجر را با دعوای حقوقی از انجا خارج کرد هرچند در انتها

برای اجرای حکم مجبور شوید که از ماموران کلانتری به عنوان ضابط قضایی استفاده کنید .مثال دیگر تایید

انفساخ یک وکالت بلاعزل است نتیجه این دعوی حکم قاضی مبنی بر مجازات کسی نیست بلکه  طی حکمی

اعلام میکند که وکالت بلاعزل منفسخ گردیده است درواقع انفساخی که قبلا توسط خواهان دعوی اعمال شده

را تایید و اعلام میکند

وکیل متخصص در پرونده های  کیفری چه خصوصیاتی دارد ؟

وکیل متخصص کیفری باید دارای ویژگی های زیر باشد ‌:

اول – دارای تجربه هم در مقام دفاع از متهم باشد و هم در مقام وکالت از شاکی !

شاکی کسی ست که از جرم واقع شده متضرر شده

و قربانی قلمداد میگردد خواه ضررش مادی باشد یا معنوی

یا حیثیتی !

متهم کسی ست که شاکی ارتکاب جرم را به او نسبت داده است درواقع شاکی مدعی ست که شخص متهم

مرتکب جرم گردیده است

.شاکی ممکن است حاکمیت باشد در مواردی از قانون که جنبه نظم عمومی دارد و یا امنیت جامعه به خطر

میفتد تشویش اذهان عمومی صورت میگیرد دادستان ازاین باب وارد شده و در نقش شاکی عمومی به نمایندگی

از جامعه و حاکمیت برعلیه متهم اعلام جرم و طری دعوی میکند.

وکیل کیفری متخصص کسی ست که هم در مقام دفاع از متهم وکالت کرده باشد و هم در مقام دفاع از شاکی

تجربه کسب کرده باشد زیرا فوت وفن هایی عملی وجود دارد که وکیل جز با کسب تجربه به ان نخواهد رسید و

باهزاران کتاب و کلاس نمیتواند ان تجارب را فراگیرد . اما نکته مهم اینجاست که دفاع از شاکی و دفاع از متهم در

دو نقطه مقابل هم قرار دارند و یک وکیل متخصص کیفری تا زمانی که نقاط تجربی دفاع از حریف را نیاموخته باشد

نمیتواند در موضع خود دفاع هوشمندانه ای اعمال نماید .

دوم-از اخرین قوانین ، ارای وحدت رویه ، نظریات مشورتی ، نظریات فقها ، نظریات دکترین مطلع و نسبت به انها

مشرف باشد زیرا قوانین جزایی در چند سال اخیر چندین بار دستخوش تغییراتی گردیده اند گاه جزئی و گاه کلی ،

درصورتی که وکیل دادگستری بر این موضوعات اخیر مسلط نباشد به راحتی حق موکل را پایمال خواهد نمود و اگر

بر ان امور اگاه و مشرف باشد درصورتی که وکیل حریف بی خبر باشد میتواند ضربه کاری خود را محکم تر وارد کند .

سوم- وکیل متخصص در امور کیفری ، باید بشدت ریز بین باشد ! حس کنجکاوی و کاراگاه منشی وی در زمان وکالت

و اجرای وکالت به سرحد بالای خود قرار بگیرد ! این ویژگی در حالت عادی ازاردهنده و موجب طرد نزدیکان خواهد شد !!

اما وکیل متخصص کیفری قرار نیست در زندگی شخصی خود چنین وسواس گرانه ، موشکافانه و کاراگاه منشی به

موضوعات بنگرد اما در یک پرونده باید از تمام

استعداد و توانایی خویش بران امور استفاده کند .

مثالی بزنیم تا منظور از بالابودن ریزبینی و موشکافی وکیل کیفری را دریابیم : یک فرض واقعی از خودم ، وقتی که  بنده

حسین ادیب وکیل پایه یک دادگستری در یک پرونده وکیل یک متهم هستم و درحال مطالعه پرونده وی در دادسرا ! وقتی

اوراق شهود را میخوانم شهودی که علیه موکل بنده اعلام شهادت کرده اند انچنان با ریزبینی و تمرکز انها را رصد میکنم

که اگر یک کلمه کل صفحه شهادت شهود نفر اول با یک کلمه از شهادت شهود نفر دوم به گونه متناقض باشد که بتوان

اصل شهادت را زیر سوال برد از ان استفاده خواهم کرد تا بتوانم نشان دهم شهادت شهود فاقد اعتبار بوده  و نمیتواند

مستند حکم قرار بگیرد یا مثلا ممکن است از تاریخ یک امضا که توسط خود شاکی در پرونده پیوست شده باشد بتوانم

تعارضی با یکی از اظهارات خود شاکی یا شهودش را کشف کنم و با اعلام این تعارض به گونه ای موکل خود را نجات

دهم . تمامی این مثالها و شبیه اینها مستلزم نوعی از تیزبینی

و موشکافی در حد اعلای خویش است.

سوم- وکیل کیفری باید پیگیر باشد و قدرت پیگیری اش بسیار بالا باشد زیرا سرعت عمل در پرونده های کیفری بسیار

تاثیر گذار است بگذارید بازهم یک مثالی بزنم مثالی واقعی از تجربیات کیفری شخصی ام .این بار از وکالت از شاکی مثال

میزنم :  برحسب تجربه دریافته ام که چه زمانی بازپرس پرونده به جهت بالاتربردن امار خویش درصدد مختومه کردن پرونده

است و تنها علتی که جلوی این اقدام را میگیرد  و وی را مجبور به دستور بابت ادامه تحقیقات را میدهد یک لایحه قوی و

تخصصی ست که نقاط خلا تحقیقات را به بازپرس نشان دهد و درخواست تکمیل تحقیقات کند بازپرس معمولا در برابر

چنین درخواستی تسلیم میشود و دستور تکمیل تحقیقات را صادر میکند . سرعت عمل وکیل تاحدی مهم است که اگر

در پیگیری مجدانه پرونده کوتاهی نماید ممکن است

بازپرس به صدور قرار منع تعقیب اقدام کند .

چهارم- به نسبت ان موضوع از مشورت  متخصص حرفه ای دیگر غیر از وکلا نیز بهره بگیرد بگذارید مثالی واقعی بزنم :

مثلا وقتی یک جرم اینترنتی وسایبری اتفاق میفتد که به نوعی تخصصی ست وکیل کیفری ممکن است از علوم رایانه در

حد تخصصی نداند دراین خصوص از کمک و مشورت متخصصین امنیت و برنامه نویس ها استفاده میکند تا پرونده را بهتر

حل کند فی المثل اینجانب نیز در دفتر وکالت از مشاوره گروهی چنین متخصصینی بهره مند هستم .

پنچم- وکیل کیفری باید در جلسه دادرسی مدیریت هیجان داشته باشد زیرا فعل و انفعالات جلسات در دعاوی کیفری

بسیار بالاتر از دعاوی حقوقی ست و دیالوگهای تبادل شده در جلسات دعاوی کیفری به گونه ای در لحظه ست و وکیل

کیفری باید با حضور ذهن بسیار بالا و امادگی فوق العاده در لحظه پاسخ اظهارات طرف مقابل را در ذهن بسازد در دادگاه

بخصوص دادگاه کیفری جنگ ، جنگ ثانیه هاست باید سرعت عمل ذهن در حد ثانیه ها باشد . گاه باید انچنان حضور ذهن

یک وکیل کیفری فوق العاده قوی باشد که از دورترین ارتباط بین کلمات طرف مقابل با موضوع مورد نظر بتواند رابطه اقرار

هرچند اقراری غیرصریح بسازد و ذهن قاضی را به ان منعطف سازد و این هنر یک وکیل کیفری ست . اگر بخواهیم خلاصه

بند پنجم را در یک کلام ذکر کنیم باید بگوییم دفاع شفاهی در دادگاه کیفری یک هنر است و به تمام معنا این هنر ، جنگی

تمام عیار است .

ششم-وکیل کیفری باید رفتار شناسی بلد باشد بگونه ای رفتار حریف و وکیلش را انالیز کند و نگذارد حریف ذهن قاضی

را منجرف سازد زیرا در دادگاه کیفری جنگ روانی بسیار بالاتر از دادگاه حقوقی ست کافیست نتوانی رفتار حریف را انالیز

کنی انوقت هست که وکیل حریف در یک لقمه شما را خواهید بلعید ! پس بسیار مهم است که وکیل متخصص در امر

کیفری بتواند به خوبی رفتار مقابل را انالیز کند تا رکب نخورد و اگر توانست رکب بزند ! رفتارشناسی فقط در خصوص

شناسایی رفتار حریف و وکیل حریف مثمرثمر نیست بلکه در خصوص رفتار قاضی نیز باید از قدرت انالیز بهره مند باشد

تا خیلی سریع متوجه گرایش های قاضی گردد منظور گرایش به سمت حریف نه از نوع رشوه و فساد بلکه منظور همان

گرایش قانونی ست یعنی اعمال نظر قاضی را بتواند حدس بزند تا واکنش مناسبی اعمال نماید اگر رفتار قاضی به

گونه ای بر ضد حقوق موکل می باشد باید علت ان را دریابد و با رفتاری صحیح و مدیریت شده گرایش ذهن قاضی را

در چهارچوب قانونی به سمت اعمال حق موکل خویش بازگرداند .

هفتم-وکیل دادگستری در پرونده های کیفری باید نترس باشد ! ترس از تهدید و ارعاب طرف مقابل نداشته باشد ! ترس

از اینکه حریف ممکن است بلایی سر من بیاورد و این ترس باعث شود از کلامش در بماند ! وکیل متخصص کیفری باید

شجاعانه جسارت کلام داشته باشد و این جسارت کلام در مقابل قاضی ابتر نشود . وکیل دادگستری در امر کیفری باید

در برخی پرونده های کیفری باید ضمن رعایت برخی احتیاط ها ، جسور باشد فی المثل نباید بیهوده دست به تحریک

حریف و طرف مقابل بزند جایگاهی که ایچاد ان هیچ نفعی برای دو طرف به ارمغان نخواهد داشت نباید دران قرار بگیرد

درعین جال با اعتماد به نفس و جسور در جلسه دادگاه دفاع خود را به کمال و تمام ابراز دارد.وکیل کیفری خوب تمام

انرژی خود را برای دفاع میگذارد و صرف حاشیه های بی ثمر نمکند .

هشتم- وکیل کیفری باید بتواند در مواردی که مقام قضایی حضور موکلش را الزامی ساخته است موکل را اموزش

صحیح بدهد به گونه ای که با حضورش هم رنگ اطاعت از مقام قضایی به خود بگیرد و هم بتواند تهدید را به فرصت

تبدیل سازد طوریکه سوالات احتمالی مقام قضایی از موکل را از قبل برایش تبیین کند به گونه ای که در بیان احقاق

حق موکل کلامی هرچند سهوی اما نامناسب خارج نگردد که زیان موکل را درپی داشته باشد و درصورتی که حضور

موکل در دادگاه کیفری الزامی نباشد یک وکیل کیفری متخصص و حرفه ای باید تشخیص دهد که ایا حضور موکل در

جلسه مناسب است و اثر مثبت دارد یا عدم حضورش ! این مسائل صرفا بر اثر تجربه حاصل میگردد امری که امروز

پس از ده سال وکالت بخوبی ان را درک میکنم .

هشت خصوصیت فوق نکات قابل توجهی بود که معمولا یک وکیل کیفری خوب و حرفه ای باید داشته باشد تا در

پرونده هایش موفق گردد .

در ادامه وکالت در اقسام پرونده های کیفری را به طور اختصاصی تر بررسی میکنیم :

نکته مشترک در تمامی پرونده های کیفری در مورد وکالت در دفاع از متهم در توضیح ذیل خلاصه می شود :

درصورتی که موکل متهم به کلاهبرداری باشد بر وکیل دادگستری بسیار ریزبینی و ذکاوت  لازم است تا از درک قرائن و

مستندات پرونده ، تناقض موجود در مستندات به نفع برائت متهم را کشف نماید . وکیل کیفری باید از قدرت  کلام شفاهی

بالا در جلسه دادگاه برخودردار باشد زیرا این لحظات سرنوشت ساز جلسه دادگاه در بند کلمات زندگی طرفین را تغییر میدهد .

الف- وکیل متخصص در پرونده های کیفری کلاهبرداری

این دسته از جرایم نیازمند بالا بودن درک مانور متقلبانه ست چنانچه میدانید

کلاهبرداری جرمی ست که نیاز به مانور متقلبانه

دارد درک این موضوع برای افراد غیروکیل سخت است زیرا امری کاملا تخصصی ست که حتی گاه در بین حقوقدانان و وکلا نیز

در برخی مصادیق اختلاف نظر حادث میگردد با این حال در نظر عرف مردم غیروکیل بسیاری از اختلافات مالی ، کلاهبرداری ست !

درحالیکه از دید قانون و دادگاه اینطور نیست ! مثلا در دید مردم هرکس چک ش برگشت بخورد یا هرکس معامله ای بکند و

پولش را ندهد میگویند کلاهبردار ! و حتی در این ده سال وکالت بسیار دیده ام شخصی که زیان دیده و مغبون گردیده است

بدون اینکه بررسی کند ایا موضوع دعوی از نظر کیفری واقعا در تعریف کلاهبرداری

میگنجد یا خیر ، دعوی کیفری کلاهبرداری

طرح نموده و به سرعت قرار منع تعقیب صادر گردیده به این معنا که شخص متهم مرتکب جرم نشده است ! مشکل کار

اینجاست که اگر شخص زیان دیده با وکیل کیفری مشورت میکرد وکیل دادگستری پس از بررسی مدارک ، حتما به او اعلام

میکرد که دعوی او فاقد جنبه کیفری کلاهبرداری ست و صرفا میتواند دعوی حقوقی و غیرکیفری مثلا مطالبه وجه طرح نماید .

مشورت وکیل متخصص در امر کیفری تا این حد ارزشمند است که شخص را از اتلاف وقت و انرژی و پول در مسیری بیراهه

بازمیدارد و بابت دعوی که کیفری نیست وی را وارد کارزار بی ثمر نمیکند و اگر موکل به او اصرار ورزد که از روش کیفری اقدام

نماید وکیل متخصص و البته متعهد نباید بپذیرد زیرا او باید راه بلد و راهگشا باشد وکیل دادگستری متخصص است و درصورتی

که موکل از روی عدم دانش حقوقی قصد رفتن به بیراهه داشته باشد وکیل دادگستری ضمن ارشاد موکل به راه صحیح نباید

به درخواست غیرتخصصی موکل تن دهد .

ب-وکیل متخصص  در پرونده های کیفری  خیانت درامانت :‌

این دسته از جرایم نیز در شمول جرایمی ست که جنبه های

حقوقی نیز دارا هستند برخی از دعاوی به دو شکل قابلیت

طرح دارند هم حقوقی و هم کیفری ..این هنر وکیل متخصص و متعهد است که تشخیص دهد با توجه به شرایط خاص ان

پرونده قضایی و شرایط موکل و طرف مقابل  ، طرح دعوی با کدام یک از جنبه های حقوقی یا کیفری برای موکل مثمرثمر تر

و سودمندتر است و این صرفا تخصصی است که در اختیار وکیل دادگستری ست و وکیل دادگستری که تجربه و تخصص کیفری

هم دارد به خوبی میتواند در این زمینه راهگشا باشد.

ج-وکیل متخصص در پرونده های  کیفری حدود مانند

مصرف مشروبات الکلی ، زنا ، لواط ، مساحقه ، قذف ، قوادی و…

وکالت در این قبیل از پرونده ها که تحت عنوان حدود از انها در قانون نام برده شده است نیازمند داشتن اطلاعاتی فقهی

نیز می باشد یک وکیل متبحر در امر کیفری مسلما در خصوص چنین مواردی از بینش فقهی نیز بهره مند خواهد بود زیرا

ادله اثبات در دعاوی حدود و رویه قضایی ان کمی تمایز اثرگذاری نسبت به سایر دعاوی کیفری دارد تا ان حد که اگر وکیل

دادگستری به ان امور مسلط نباشد قافیه را به زیان موکل خواهد باخت ..

رویه خاصی در رسیدگی به جرایم حدود در دادگاهها حاکم است وکیل متخصص کیفری باید نسبت به انها اگاه باشد تا راه

را به بیراهه نرود .

د-وکیل  متخصص کیفری در پرونده های جنایی  مانند قتل

وکیل کیفری در چنین دعاوی باید ب

سیار جسورتر از سایر وکلا باشد زیرا تهدید اصحاب دعوی معمولا جدی ست و ممکن است

جان وکیل دادگستری به مخاطره بیفتد در پرونده های جنایی پیچیدگی های کیفری بسیار وجود دارد و درصورتی که وکیل

کیفری از هوش و ذکاوت بالایی بهره مند نباشد نمیتواند در ان مهم ، موفق گردد

نکته مهم : رسالت وکیل چه در امر کیفری چه حقوقی دفاع از حق است چه در مقام دفاع از شاکی چه در مقام دفاع از متهم .

اینجانب حسین ادیب وکیل پایه یک دادگستری در تهران با تجارب ده ساله وکالت در انواع پرونده های حقوقی و کیفری سعی

کردم در این مقاله بخشی از تجربیاتم را به قلم اورده و بر این صفحه تحریر نمایم

درپایان برای کاربران عزیز سایت امکان استفاده از خدمات مشاوره ای از راه دور را فراهم نموده ام تا بتوانند از راههای اینترنتی

مشاوره دریافت نمایند چنانچه موضوع شما از نوع دعاوی حقوقی و کیفری و خانواده است میتوانید از مشاوره حقوقی بهره مند

گردید .

برای دریافت مشاوره واتساپی میتوانید روی عنوان روبرو کلیک کنید

:مشاوره واتساپ

برای دریافت مشاوره از طریق ارسال تیکت در سایت ابتدا ثبت نام سپس اقدام نمایید :‌

ثبت نام      طرح سوال(ارسال تیکت)

برای کسب اطلاعات بیشتر روی عنوان روبرو کلیک کنید :‌تماس با دفتر وکالت حسین ادیب وکیل پایه یک در تهران