داوری داخلی

مداخله دادگاه در داوری

مداخله دادگاه در داوری

مداخله دادگاه در داوری

در این مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که در چه مواردی دادگاه در فرایند داوری دخالت می کند و ایا دخالت دادگاه در جریان داوری برمبنای درخواست یکی از طرفین است یا راسا ورود می کند ؟

الف- در برخی از دعاوی که خواهان با رجوع به دادگستری ، صدور حکم مقتضی را جهت حل و فصل اختلاف خود تقاضا می کنددادگاه با بررسی قرارداد به وجود شرط داوری در قرارداد پی برده و دعوی را استماع نمیکند و قرار عدم استماع دعوی صادر می نماید .

ب-یکی از طرفین در انتخاب داوری اختصاصی و یا داور ثالث امتناع می نماید در این خ دادگاه وارد میشود و داور شخص ممتنع را انتخاب و تعیین می کند

ج-در وضعیتی دیگر رای داوری صادر شده و شخص متضرر برای ابطال رای داوری از دادگاه درخواست ابطال رای داوری می نمایدد- در فرض اخر زمانی است که رای داوری صادر شده و شخص محکوم له جهت اجرای رای داوری از دادگاه صالح تقاضای اجرای رای داوری را می کند در این وضعیت دادگاه صالح ابتدا رای را شناسایی و سپس حکم به اجرای رای داوری صادر می نماید

در این مقاله مختصرا به فروض مذکور می پردازیم :

در فرض الف سه حالت متصور است حالتی که خوانده دعوی در جلسات دادگاه ورود نمی کند  و درواقع موجبی برای واکنش نسبت به دعوی خواهان ندارد در این فرض دادگاه راسا اگر شرط داوری را معتبر بداند قرار عدم استماع صادر می نمایدحالت دیگر فرضی است که خوانده دعوی در پرونده وارد شده و به صلاحیت

دادگاه اعتراض می کند و شرط داوری را معتبر می داند در این فرض دادگاه با توجه به درخواست خوانده در صورت معتبر دانستن شرط داوری قرار عدم استماع دعوی صادر می نمایددر حالت سوم شخص خوانده در دعوی ورود کرده در خصوص شرط داوری هیچ دفاعی نمی کند درواقع سکوت می کند و تعرض به شرط داوری نمی کند در این فرض رویه قضایی کمی اختلاف نظر دارد و نظریه غالب سکوت شخص خوانده حمل بر توافق خوانده با خواهان بر زوال شرط داوری می کند و دعوی را استماع می کند لکن نظر مخالف نیز در رویه قضایی کم نیست که علی رغم دفاع ماهوی در اصل دعوی توسط خوانده و عدم تعرض به شرط داوری بازهم قرار عدم استماع به جهت وجود شرط داوری صادر می نماینددر فرض ب ، انتخاب داور از جانب شخص ممتنع صرفا در وضعیتی قابل تصور است که یکی از طرفین درخواست تعیین داور را از دادگاه بنماید نکته قابل تامل در این فرض توجه قاضی به صحت شرط داوری است در این فرض نیز قاضی به شرط داوری توجه می کند و چنانچه شرط داوری را معتبر نشمارد درخواست تعیین داور را نمی پذیرد و رد درخواست وی را صادر می نمایددر فرض ج ، دادگاه در مقام ابطال رای داور وارد میشود و باتوجه به جهاتی که خواهان مدعی گردیده شرط داوری و جریان داوری را زیر نظر قرار میدهد و نسبت به رای داوری موشکافی می نماید و اگر جهات ابطال داوری قابل مشاهده باشد حکم به ابطال ان خواهد داد دراین خصوص مقالات مفصلی در سایت ادیب وکیل( وکیل دعاوی داوری ) منتشر شده که در پایان این مقاله ، به مقالات مرتبط اشاره خواهد شددر فرض دیگر ، دادگاه در مقام شناسایی و اجرای رای داور وارد می شود و مداخله می نماید در این فرض دادگاه اعمال نظارت قضایی می کند و راسا وارد عمل می شود هرچند شخص متضرر از رای داوری می تواند توجه قاضی را به جهات عدم اجرایی بودن رای جلب کند ولی دادگاه مکلف است راسا جهات غیرقابل اجرایی بودن رای داور مانند مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه را در نظر بگیرد در این خصوص نیز مقالات مفصلی در سایت ادیب وکیل ( وکیل دعاوی داوری ) منتشر شده که میتوانید به انها مراجعه کنید