داوری بین الملی و داروی تجاری بین المللی

بطلان رای داوری تجاری

بطلان رای داوری تجاری

بطلان رای داوری تجاری

در این مقاله به موارد بطلان رای داوری تجاری بین المللی جمهوری اسلامی ایران  خواهیم پرداخت . در مقاله ای تحت عنوان اعتراض به رای داوری تجاریکلیات اعتراض و موارد اعتراض به رای داوری 12 مورد به اختصار بیان گردید 9 مورد آن مواردی بود که قابلیت ابطال در دادگاه ملی به شرط تقاضای ذینفع در مهلت بود و 3 مورد هم موارد بطلان رای داور که دادگاه راسا میتواند بدون تقاضای ذی نفع و بدون محدودیت زمانی بطلان رای داور را اعلام کند. در این مقاله مفصلتر به موارد بطلان می پردازیم مطابق ماده 34 قانون داوری تجاری بین المللی ” در موارد زیر رای داور اساسا باطل و غیرقابل اجراست 1.درصورتی که موضوع اصلی اختلاف به موجب قوانین ایران قابل حل و فصل از طریق داوری نباشد 2-درصورتی که مفاد رای مخالف با نظم عمومی یا اخلاق حسنه کشور  و یا قواعد آمره این قانون نباشد 3-رای داوری صادره در خصوص اموال غیرمنقول واقع در ایران با قوانین آمره جمهوری اسلامی ایران و یا با مفاد اسناد رسمی معتبر معارض باشد ، مگر آنکه در مورد اخیر داور حق سازش داشته باشد .

مورد اول-

درصورتی که موضوع اصلی اختلاف به موجب قوانین ایران قابل حل و فصل از طریق داوری نباشد : در خصوص این مورد قبلا در مقاله ای مفصل تحت عنوان " موضوعات غیرقابل ارجاع به داوری " در داوری داخلی بحث شده است که کاملا قابل استفاده دراین مورد می باشد بنابراین از تکرار آن در این مقاله خودداری نموده و شما را به مطالعه مقاله مذکور که در سایت ادیب وکیل ( وکیل تخصصی دعاوی داوری ) منتشر شده است ارجاع می دهیم . دراین خصوص باید بدانید که در ماده 34-2 قانون نمونه داوری انسیترال و ماده 5-2 کنوانسیون نیویورک نیز به این موضوع پرداخته شده است مطابق قوانین بین المللی موضوع داوری باید طبق قانون مقر داوری قابلیت حل و فصل از طریق داوری را داشته باشد .

مورد دوم –

درصورتی که مفاد رای مخالف با نظم عمومی یا اخلاف حسنه کشور و یا قواعد آمره این قانون نباشد : نظم عمومی در دو کشور قابل بحث است کشور مقر داوری و کشور محل اجرا ، با این تفاوت که کشور محل اجرا نمی تواند در صورت مخالفت با نظم عمومی به ابطال رای اقدام نماید صرفا می تواند از شناسایی و اجرای رای داوری خودداری کند ولی دادگاه کشور مقر داوری این امکان را دارد که رای را باطل نماید . در اسناد بین المللی از اصطلاح نظم عمومی استفاده شده ولی قانون داوری تجاری بین المللی ایران از اصطلاح اخلاق حسنه در کنار نظم عمومی استفاده نموده است البته که ارتباط معنایی تنگاتنگی بین این اصطلاح وجود دارد و تقریبا هم پوشانی معنایی بین آنها برقرار است هرچند به نظر ما اخلاق حسنه در کنار نظم عمومی دایره ممنوعیت ها را کمی گسترده تر میکند در تعریف نظم عمومی میتوان گفت هرانچه که احساس امنیت یا ارامش جامعه را از نظر روانی ، مالی و فیزیکی متزلزل کند بعنوان مثال ارتشا ، چنانچه فردی با ارتشا به داور رای به نفع خود اخذ کند امنیت روانی جامعه نسبت به عدالت خواهی مخدوش می شود در خصوص اخلاق حسنه نیزهرانچه قبح اعمال زشت و ناپسند را از بین ببرد مخالف اخلاق حسنه است که این امر به نوعی با شرع مقدس اسلام پیوند خورده و به نظر میرسد از آن منبعث گردیده باشد هرچند ممکن است مصادیق از مغایرت با اخلاق حسنه یافت که با شرع مخالفت اشکاری نداشته باشد . و اما قواعد آمره ، قواعد آمره با نظم عمومی پیوند خورده منظور از قواعد آمره بخشی از مقررات است که طرفین حق توافق بر خلاف آن را ندارند بعنوان بند 1 از ماده 11 از قوانین آمره است و به موجب آن طرف ایرانی نمی تواند مادامی که اختلافی بروز نکرده است حل اختلاف خود را به داور یا داورانی از تابعیت طرف مقابل ارجاع دهد نقض این مقرره نقض قواعد امری این قانون است در قانون داوری تجاری بین المللی جمهوری اسلامی ایران با توجه به سیاق عبارت باید به آمره یا تکمیلی بودن موضوع پی برد در برخی موارد قانون بیان میدارد :" مگر انکه طرفین به نحو دیگری توافق نمایند .. " که بیانگر تکمیلی بودن آن مقرره است .

مورد سوم -

ای داوری صادره در خصوص اموال غیرمنقول واقع در ایران با قوانین آمره جمهوری اسلامی ایران و یا با مفاد اسناد رسمی معتبر معارض باشد ، مگر آنکه در مورد اخیر داور حق سازش داشته باشد. این مورد در قانون نمونه انسیترال وجود ندارد برای روشن تر شدن بحث این موضوع را در محکمه قضایی بررسی میکنیم : آیا قاضی دادگاه حق صدور رای در خصوص اموال غیر منقول معارض با قوانین آمره جمهوری اسلامی ایران و مفاد اسناد رسمی معتبر دارد ؟ مسلما قاضی دادگاه نیز نمیتواند مخالف قوانین آمره عمل کند و درخصوص اموال غیرمنقول حکمی بدهد و در این موضوع همانند داور است اما آیا نمی تواند برخلاف مفاد اسناد رسمی معتبر حکمی بدهد؟ وجه تمایز  داور و قاضی دادگاه در همینجاست قاضی می تواند مستند به قوانین و قواعد حقوقی یک سند معتبر را باطل اعلام کند و برخلاف مفاد آن رای بدهد ولی داور این حق را ندارد انچه در نگاه اول به چشم میخورد پیوند این ماده با نظم عمومی ست اما قسمت آخر ماده که بیان می دارد " مگر آنکه در مورد اخیر داور حق سازش داشته باشد " بیانگر این موضوع است در خصوص صدور رای مخالف با مفاد اسناد رسمی معتبر ، نظم عمومی مورد توجه مقنن نبوده است و به نظر برخی از دکترین ضمانت اجرای بطلان مطلق با این استثنا قابل جمع نیست و جزء تناقضات مفهومی این قانون است . درپایان یاداوری می شود موارد سه گانه فوق از مواردی هستند که مطابق قانون داوری تجاری بین المللی ، دادگاه می تواند راسا بدون تقاضای طرف ذینفع و بدون محدودیت زمانی آن را باطل کند و اگر کشور محل اجرا باشد از شناسایی و اجرای رای خودداری ورزد .