داوری داخلی

ورود ثالث به داوری

ورود ثالث به داوری

ورود ثالث به داوری

در این مقاله قصد داریم ورود ثالث در داوری را مورد بررسی قرار دهیم ولی قبل از ورود به بحث اصلی لازم است مختصری از ورود  ثالث در قانون ایین دادرسی مدنی که روند محاکم قضایی را تعیین می کند بیان نماییم :

مطابق قانون دادرسی مدنی هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بدان می تواند وارد دعوی گردد فرق مهمی که بین ورود ثالث با جلب ثالث و با اعتراض ثالث وجود دارد مختصرا اشاره می شود : در ورود ثالث شخص ثالث مدعی با طرح دادخواست علیه طرفین دعوی وارد رسیدگی میشود در جلب ثالث ، یکی از طرفین وی را وارد رسیدگی می کنند و در اعتراض ثالث شخص ثالث پس از صدور رای قطعی با اعتراض به رای دعوی خود را طرح می کند درواقع جلب ثالث و ورود ثالث در جریان دادرسی است و اعتراض ثالث پس از ختم دادرسی و پس از صدور رای قطعی می تواند دعوی خود را اقامه کند و اما در خصوص ورود شخص ثالث در محاکم قضایی :اولا منظور از شخص ثالث ، فردی است که در جریان دعوی قرار ندارد به عبارتی در مقام خواهان یا خوانده واقع نشده است و عضو اصحاب دعوی قلمداد نمی شود ..

ثانیا چرا باید شخص سومی با طرح دعوی علیه طرفین دعوی اصلی وارد دعوی شود ؟

هدف از وضع این مقرره دو فرض است

فرض اول :  شخص ثالث برای خود حقی مستقل قائل است بعنوان مثال دعوی به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی مطرح گردیده است و این در حالی است که شخص ثالث مدعی است ملک مذکور را از خوانده دعوی خریداری نموده است درواقع مستحق است که ملک به نام وی شود نه ایادی قبلی ..

وفرض دوم : شخص ثالث خود را محق شدن یکی از طرفین ذی نفع می داند و جهت تقویت موضع یکی از طرفین وارد دعوی میشود فرض کنید در دعوی الزام به تحویل ملک ، شخص ثالث مدعی است که در ملک مذکور حق ارتفاق دارد در نتیجه در محق شدن یکی از طرفین خود را ذی نفع دانسته و به جهت تقویت موضع وی وارد دعوی میشودقانون در فرض دادرسی در محاکم قضایی به این موضوع مفصل پرداخته است و مراتبی را تعیین کرده است : تنظیم سند رسمی مطرح گردیده است و این در حالی است که شخص ثالث مدعی است ملک مذکور را از خوانده دعوی خریداری نموده است درواقع مستحق است که ملک به نام وی شود نه ایادی قبلی ..

 اما در داوری ورود ثالث چگونه است ؟ در داوری مقررات مذکور رعایت نمی شود جز آنکه قوانین خواهان بر وی مترتب خواهد شد و دعوی علیه طرفین دعوی اصلی اقامه می شود

در این خصوص در مبحث باب هفتم قانون دادرسی مدنی در ماده 475

به این موضوع پرداخته است و برای ورود  شخص ثالث مقرراتی تنظیم نموده است مطابق ماده مذکور شخص ثالثی که قبل یا بعد از ارجاع اختلاف به داوری وارد دعوی شده باشد ، می تواند با طرفین دعوی اصلی در ارجاع امر به داوری و تعیین داور یا داوران تعیین شده تراضی کند و اگر موافقت حاصل نگردید ، به دعوی او برابر مقررات به طور مستقل رسیدگی خواهد شد ” نکات مهم ماده فوق در خصوص ورود ثالث را مختصرا برمیشماریم :

1--به نظر میرسد عبارت (( دعوای او )) مندرج در ماده 475 فقط نسبت به وارد ثالث  باشد و در خصوص مجلوب ثالث به تسامح به کار رفته باشد زیرا مجلوب ثالث ادعایی ندارد بلکه جلب کننده علیه او مدعی است

2-تفاوت مهمی که ورود ثالث در دادرسی محاکم قضایی با داوری دارد در این نکته خلاصه می شود که در دادرسی محاکم قضایی شخص ثالث با تقدیم دادخواست وارد دعوی می شود و رضایت طرفین هیچ اهمیتی ندارد و دادگاه درصورت رعایت مقررات توسط وارد ثالث مکلف به رسیدگی توامان است لکن درصورتی که ثالث بخواهد در جریان داوری وارد شود وضعیت تفاوت می کند در این خصوص لازم است وارد ثالث با طرفین دعوی اصلی در ارجاع امر به داوری و تعیین داور یا داوران تعیین شده تراضی کند درواقع به این مفهوم لازم است که یک موافقتنامه داوری بین ایشان نیز تنظیم شود و یا عملا شخص وارد ثالث در یک کلام به همان موافقتنامه طرفین اصلی داوری بپیوندد و طرفین نیز آن را قبول کنند .

3-درفرضی که شخص وارد  ثالث بخاطر مخالف بقیه و یا حتی مساعد ندیدن شرایط داوری توسط شخص وارد ثالث ، در جریان داوری وارد نمی شود شخص وارد ثالث  میتواند دعوی مستقل خود را در محاکم قضایی مطرح سازد هرچند این نوع طرح دعوی غرض وی را عملا خنثی می سازد یا حداقل با چالش مواجه می سازد چه اینکه شخص مدعی قصد داشته با رسیدگی توامان خود را از اثار داوری طرفین برهاند ولی از مقصود باز میماند چه اینکه رسیدگی موازی ممکن است به جهت عدم همخوانی و ندیدن سایر جوانب نتیجه مساعدی را به ثمر نیاورد در پایان باید از ورود ثالث  با توجه به محدودیت های داوری از معایب داوری برشمرد که در برخی پرونده ها ممکن است طرح گردد