داوری داخلی

جلب ثالث به داوری

جلب ثالث به داوری

جلب ثالث به داوری

در این مقاله قصد داریم جلب ثالث در داوری را مورد بررسی قرار دهیم ولی قبل از ورود به بحث اصلی لازم است مختصری از جلب ثالث در قانون ایین دادرسی مدنی که روند محاکم قضایی را تعیین می کند بیان نماییم :مطابق قانون دادرسی مدنی اگر یکی از طرفین دعوی جلب شخص ثالثی را لازم بداند می تواند وی را به دادرسی جلب کنداولا منظور از شخص ثالث ، فردی است که در جریان دعوی قرار ندارد به عبارتی در مقام خواهان یا خوانده واقع نشده است و عضو اصحاب دعوی قلمداد نمی شود .. ثانیا چرا باید شخص سومی به دادرسی فراخوانده شود ؟هدف از وضع این مقرره زمانی است که یکی از طرفین احتمال وجود منافعی در این پرونده برای شخص ثالث متصور است و برای جلوگیری از اعتراضات اینده شخص ثالث ، وی را به دادرسی فرا میخواند تا از این نظر دعوی همه جانبه بررسی شود ..

قانون در فرض دادرسی در محاکم قضایی به این موضوع مفصل پرداخته است و مراتبی را تعیین کرده است :

1-هریک از خواهان و خوانده می تواند شخص ثالث را به دادرسی جلب نماید

2-تا پایان جلسه اول دادرسی باید جهات و دلایل خود را اظهار کند

3-ظرف 3 روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنماید

4- فرقی ندارد دعوی در مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد .

نکته مهم قابل طرح خوانده بودن شخص ثالثی است که به دادرسی جلب شده است و تمامی احکام خوانده بر وی مترتب است و وی تمامی حقوق شخص خوانده را دارد در واقع نسبت به طرفین دعوی اصلی ، خوانده محسوب می شود اما در داوری چطور؟ در داوری مقررات مذکور رعایت نمی شود جز آنکه قوانین خوانده بر وی مترتب خواهد شد و توسط هریک از طرفین داوری قابلیت جلب را خواهد داشت . در این خصوص در مبحث باب هفتم قانون دادرسی مدنی در ماده 475 به این موضوع پرداخته است و برای جلب شخص ثالث مقرراتی تنظیم نموده است مطابق ماده مذکور ” شخص ثالثی که برابر قانون به دادرسی جلب شده یا قبل یا بعد از ارجاع اختلاف به داوری وارد دعوی شده باشد ، می تواند با طرفین دعوی اصلی در ارجاع امر به داوری و تعیین داور یا داوران تعیین شده تراضی کند و اگر موافقت حاصل نگردید ، به دعوی او برابر مقررات به طور مستقل رسیدگی خواهد شد “

ماده مذکور را به شرح زیر بررسی میکنیم :

1-تعریف ثالث همان است که در صدر این مقاله ذکر شد

2-به نظر میرسد عبارت ( دعوای او ) مندرج در ماده 475 فقط نسبت به وارد ثالث  باشد و در خصوص مجلوب ثالث به تسامح به کار رفته باشد زیرا مجلوب ثالث ادعایی ندارد بلکه جلب کننده علیه او مدعی است

3-تفاوت مهمی که ورود ثالث در دادرسی محاکم قضایی با داوری دارد در این نکته خلاصه می شود که در دادرسی محاکم قضایی شخص ثالث الزاما جلب می شود و رضایت اون به رسیدگی ملاک نیست او باید پاسخ گو باشد در غیراینصورت برحسب قوانین وضعیت او مورد رسیدگی و مانع صدور حکم نخواهد بود ولی درجریان داوری لازم است شخص مجلوب ثالث با طرفین دعوی اصلی در خصوص شرط داوری ، تعیین داور توافق کند زیرا داوری زائیده توافق است و نمی توان شخصی را بدون توافق و رضایت به داوری جلب نمود

4-درفرضی که شخص مجلوب ثالث وارد جریان داوری نمی شود و درواقع به شخص داور تراضی نمی کند و شرایط را نمی پذیرد شخص مدعی میتواند دعوی مستقل خود را علیه شخص مجلوب ثالث در محاکم قضایی مطرح سازد هرچند این نوع طرح دعوی غرض وی را عملا خنثی می سازد یا حداقل با چالش مواجه می سازد چه اینکه شخص مدعی درصدد بوده تمامی جوانب در یک پرونده بررسی شود …ممکن است روند رسیدگی در مرجع قضایی و داوری به دلیل موازی بودن رسیدگی و عدم یکسان بودن مرجع قضایی با توجه به تاثیرگذاری یک پرونده در پرونده دیگر عملا اثر مورد نظر را از کارایی می اندازد .

در پایان باید از جلب ثالث با توجه به محدودیت های داوری از معایب داوری برشمرد که در برخی پرونده ها ممکن است طرح گردد