داوری داخلی

عوامل زوال داوری

عوامل زوال داوری

عوامل زوال داوری

دراین مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که چه عواملی موجب زوال داوری می شود ؟ به عبارتی چه عللی داوری را زایل می کنند و شرط داوری و جریان داوری را از کار می اندازند ؟برخی از این عوامل ناشی از شخص داور است مانند ممنوع بودن داور از داوری ، حجرو جنون داور و برخی دیگر بی ارتباط به شخص داور به وقوع می پیوندد مانند اقدام طرفین مبنی بر عزل داور و همچنین انتفا موضوع داوری است درخصوص حجر وجنون داور باید به بند 1 ماده 469 قانون ایین دادرسی مدنی استناد کنیم که بیان می دارد :” اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند ” و اما ممنوع بودن شخص از داوری به استناد بند 2 از ماده 466 قانون که بیان گردیده است: ” اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده اند ” همچنین در ماده 470 قانون بیان گردیده است : ” کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی توانند داوری نمایند هرچند با تراضی طرفین باشد “چالش مطروحه اینجاست که اگر شخص در زمان قبول داوری به هیج یک از ممنوعیت های داور متصف نباشد و بعد از قبول داوری ، و در جریان داوری یکی از ممنوعیت های قانونی برای وی حادث گردد چه وضعیتی حاص میشود؟ مطمئنا اگر قبل از صدور رای داور باشد داوری زایل است بعنوان مثال اگر قبل از صدور رای داوری به استخدام دستگاه قضا مفتخر گردد حق صدور رای داوری را ندارد. برخی کفر داور را نیز از موجبات زوال داوری به عنوان سوال مطرح کرده اند و به دیده تردید نگاه کرده اند منابع معتبر دکترین معتقدند که در قانون هیچ منعی برای آن وجود ندارد حتی ماده 456 که اجازه ارجاع به هیاتی که داوور خارجی دارد را پس از وقوع اختلاف به تبعه ی ایرانی می دهد و نیز شناسایی و اجرای ارای داوری خارجی که غالبا غیرمسلمان هستند مطابق کنوانسیون نیویورک در ایران به وقوع می پیوندد حاکی از عدم مانعیت کفر داور است ولی از نظر فقهی اگر داوری را قاضی تحکیم درنظر بگیریم از انجا که مراجعه به طاغوت در روایات منع شده کفر منع داوری است ولی به نظر غالب دکترین قاضی تحکیم با داوری متفاوت است.

از دیگر عوامل زوال داوری

،عزل داور است که مطابق قانون طرفین می توانند با تراضی داور را عزل کنند در این خصوص می توانید مفصلا به مقاله عزل داور مراجعه کنید .منتفی شدن موضوع داوری  به مواردی اشاره دارد که موضوع داورری به جهتی از جهات منتفی گردد فرض کنید در خصوص یک دستگاه چاپ در کارخانه اختلافی حادث شده لکن به جهت جنگ کارخانه همراه با تمام تجهیزاتش در اتش موشک باران می سوزد در این حالت دیگر موضوعی وجود ندارد که مورد رسیدگی واقع شود . از علل دیگر فوت یا حجر یکی از طرفین دعوی است دراین خصوص می توان به بند 2 از ماده 481 قانون دادرسی مدنی اشاره نمود : ” با فوت یا حجر یکی از طرفین دعوی ” درواقع قانون در داوری داخلی ، داوری را قائم به شخص می داند و داوری را به ارث ورثه نمی رساند حتی دکترین معتقدند توافق خلاف این مقرره نیز غیرقانونی است یعنی طرفین اگر توافق کنند که درصورت فوت یا حجر یکی از طرفین داوری ، ورثه انها قائم مقام باشد این توافق بلااثر است زیرا مقرره مذکور در بند 2 ماده 481 یک قاعده آمره است و توافق خلاف آن مسموع نمی باشد

در پایان یاداور می شود که ماده 481 در قانون ایین دادرسی مدنی بیان می دارد : درموارد زیر داوری از بین می رود :

1-باتراضی کتبی طرفین

2-با فوت یا حجر یکی از طرفین دعو

در واقع ماده 481 از موارد منصوص اشکار است ولی از سایر مواد قانون و روح باب هفتم قانون دادرسی مدنی موارد دیگری قابل استنباط است که مورد نقد و نظر نویسندگان حقوقی و تمایل رویه قضایی قرار گرفته که در این مقاله به آن اشاره شد با وصف مذکور چنانچه در جریان داوری خود با مواردی این چنینی مواجه شدید می توانید جهت مشاوره با دفتر وکالت حسین ادیب ، وکیل دعاوی داوری تماس حاصل نمایید .