داوری داخلی

مره و تکرار در داوری داخلی

مره و تکرار در داوری داخلی

مره و تکرار در داوری داخلی

منظور ما از مره و تکرار در داوری داخلی پاسخ این سوال است : اگر داور رای خود را صادر کند بازهم میتواند در این خصوص به اختلاف طرفین رسیدگی کند ؟ ایا قاعده فراغ دادرس حاکم می شود ؟ درواقع تا چه زمان یا چه محدوده ای الزام به تعهد قرارداد داوری وجود دارد ؟ اجازه بدهید با طرح یک مثال موضوع را شفاف تر توضیح دهیم فرض کنید طرفین در خصوص اختلاف قراردادی خود در موضوع بیع یک واحد اپارتمانی توافق کرده اند که رفع آن را به داوری بسپارند حالیه شخص فروشنده از تنظیم سند رسمی امتناع می ورزد در این فرض خریدار به داوری رجوع کرده و درخواست محکومیت فروشنده را به تنظیم سند رسمی می نماید در این فرض داوری پس از بررسی شرایط پرونده وو عدم  وجود ادله قانونی رای داوری مبنی بر محکومیت فروشنده به تنظیم سند رسمی له خریدار صادر نمیگردد و دعوی خریدار رد میگردد  ، تصور کنید یک هفته بعد فروشنده مدرکی پیدا می کند که می تواند رای داور را تحت تاثیر قرار دهد ایا می تواند مجدد دعوی خود را در همان موضوع به داوری ارجاع دهد ؟

حال فرض کنید داور در مثال مذکور رای خود را صادر می کند خریدار از دادگاه ابطال رای داوری را تقاضا میدهد رای توسط دادگاه باطل می شود ایا در این فرض طرفین مجدد باید به همان داور رجوع کنند یا به دادگاه مراجعه کنند ؟ منظور ما از مره ، یکبار است یعنی فقط یکبار می تواند رای صادر کند منظور از تکرار ، مداخله مجدد داور و صدور رای مجدد است در این میان نکته ظریفی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد اگر دقیقا در خصوص همان موضوع بخواهد رای صادر کند مثلا رای داوری مبنی بر الزام فروشنده به تنظیم سند رسمی به نفع خریدار صادر می کند نمی تواند مجدد در خصوص همان موضوع رای صادر کند اما چنانچه موضوع جدیدی باعث اختلاف شده باشد مثلا مطالبه خسارت یا مطالبه  ثمن درحالیکه در داوری قبلی موضوع رسیدگی نبوده می تواند در ان خصوص نظر بدهد و مشمول تکرار نخواهد شد اما نکته جالبتر اینجاست که این موضوع به ندرت در رویه قضایی مطرح شده زیرا عموما وقتی رای داوری صادر می شود یکی از طرفین در دادگاه تقاضای ابطال ان را مطرح می نماید و دادگاه در ان خصوص رای صادر می کند

و چنانچه رای را تایید کند رای در مرحله اجرا توسط محکوم له پیگیری می شود و اگر دادگاه رای را باطل نماید یکی از طرفین از دادگاه درخواست رسیدگی به اختلاف می نماید و طرف مقابل نیز عموما چنین ایرادی مطرح نمی کند که داوری تکرار پذیر است و باید مجدد به داوری مراجعه کرد فلذا دادگاه نیز با استناد به اصل مراجعه

به دادگاه در موارد شک ، صلاحیت خود را اعلام می دارد البته این موضوع در زمانی که داوری به شخص مقیدی بعنوان داور ارجاع شده باشد کاملا مورد پذیرش است اما در زمانی که داوری مطلق بوده ( می توانید در این خصوص به مقاله مرتبط در سایت با عنوان “……………..” مراجعه کنید ) این موضوع ممکن است در رویه قضایی کمی با اختلاف مواجه شود بدین توضیح که حتی پس از صدور ابطال رای داور بازهم طرفین باید به داوری مراجعه کنند زیرا داور مطلق بوده است البته این نظریه کمتر مورد پذیرش است برخی از مفسرین حقوق معتقدند تکرار پذیری و داوری یا عدم تکرار ان قبل از هرچیز به مقاد قرارداد و قصد طرفین مربوط می شود و بنابراین در درجه اول باید به قرارداد طرفین استناد کرد منبع تعهد در این بحث خواست متعارف و مشروع طرفین است و حکم قانون را براین مبنا باید تفسیر کرد همچنین از سویی دیگر از تبدیل داوری مطلق به مقید سخن به میان آورده اند بدین توضیح که اگر داوران مطلق باشند گاه طرفین داور واحد یا داوران اختصاصی و سرداور را تعیین می کنند و گاه نیز این امر عهده شخص ثالث یا دادگاه قرار می دهند. آیا بعد از تعیین داوران داوری مطلق تبدیل به داوری مقید نمی شود و مانند این نیست که شخص یا اشخاص معینی به عنوان داور تعیین شده اند و بنابراین با صدور رای و یک بار دخالت ، موضوع داوری پایان یافته تلفی نمی شود ؟ چه فرقی است بین اینکه طرفین از ابتدا به داوری شخص معینی تراضی کنند یا این تراضی بعد از تعیین داور باشد ؟ ما نیز این عقیده را قبول داریم و به نظرمان به صحت نزدیک تر است .